به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ندای گناباد، در سال های گذشته در مورد اقتصاد مقاومتی در محافل سیاسی و اقتصادی کشور، بحث های تئوری زیادی صورت گرفته و هر گروه و یا اشخاصی به فراخور فهم و درکی که از اقتصاد مقاومتی داشته اند، مطالبی ارائه نموده اند.
اما مسئله ای که در این مباحث و نظریات مغفول مانده بود، نوع و روش چگونگی اجرای سیاست های کلان اقتصادی مد نظر مقام معظم رهبری می باشد؛ که تا کنون از سوی هیچ مرجع و مقامی به این مورد پرداخته نشده است و این نشان از دو احتمال دارد: یکی اینکه دولتمردان اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشته اند که تا کنون این سیاست ها را عملیاتی نکرده اند و یا اینکه درک و فهم درستی از اقتصاد مقاومتی ندارند و اصولا با اقتصاد مقاومتی بیگانه و ناآشنا هستند.
دوم که احتمال آن ضعیف است، عدم وجود اقتصاد دانان و مشاوران استراتژیک و راهبرد مدار که بتوانند ساختار عملیاتی، نحوه پیاده سازی و اجرای این قسمت مهم و حیاتی اقتصاد را که مورد تاکید مقام معظم رهبری هم بوده است را تئوریزه و عملیاتی نمایند که این مورد با وجود بسیاری از دانشمندان اقتصادی در دولت و یا بخش خصوصی، منتفی می گردد و علت تعلل دولت در زمینه اجرای جدی و راهبردی و عملیاتی سیاستهای اقتصاد مقاومتی، همان عدم اعتقاد عملی به اجرا و پیاده سازی این سیاست هاست و تا مادامی که دولت به این اصول اقتصادی معتقد نباشد، اجرای آن را از سوی دولت نمی توان امید وار بود و اگر هم اجرا شود ، قطعا ناپخته و غیر ساختارمند و فقط از روی ادای تکلیف کارهایی در این زمینه صورت خواهد پذیرفت، که این حق مطلب اهمیت و حساسیت فراگیر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را ادا نخواهد کرد.
بلاخره پس از فراز و فرودها و کوتاهی دولت یازدهم در اجرای اقتصاد مقاومتی؛ این بار نیز مقام معظم رهبری مثل همیشه علم دار میدان شدند و در جلسه اخیر خود با اعضای خبرگان رهبری، آب پاکی به دست همه کسانی ریختند که در این زمینه کوتاهی و سعی در نادیده انگاشتن انتظارات به حق رهبری در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را دارند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ندای گناباد، در سال های گذشته در مورد اقتصاد مقاومتی در محافل سیاسی و اقتصادی کشور، بحث های تئوری زیادی صورت گرفته و هر گروه و یا اشخاصی به فراخور فهم و درکی که از اقتصاد مقاومتی داشته اند، مطالبی ارائه نموده اند.
اما مسئله ای که در این مباحث و نظریات مغفول مانده بود، نوع و روش چگونگی اجرای سیاست های کلان اقتصادی مد نظر مقام معظم رهبری می باشد؛ که تا کنون از سوی هیچ مرجع و مقامی به این مورد پرداخته نشده است و این نشان از دو احتمال دارد: یکی اینکه دولتمردان اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشته اند که تا کنون این سیاست ها را عملیاتی نکرده اند و یا اینکه درک و فهم درستی از اقتصاد مقاومتی ندارند و اصولا با اقتصاد مقاومتی بیگانه و ناآشنا هستند.
دوم که احتمال آن ضعیف است، عدم وجود اقتصاد دانان و مشاوران استراتژیک و راهبرد مدار که بتوانند ساختار عملیاتی، نحوه پیاده سازی و اجرای این قسمت مهم و حیاتی اقتصاد را که مورد تاکید مقام معظم رهبری هم بوده است را تئوریزه و عملیاتی نمایند که این مورد با وجود بسیاری از دانشمندان اقتصادی در دولت و یا بخش خصوصی، منتفی می گردد و علت تعلل دولت در زمینه اجرای جدی و راهبردی و عملیاتی سیاستهای اقتصاد مقاومتی، همان عدم اعتقاد عملی به اجرا و پیاده سازی این سیاست هاست و تا مادامی که دولت به این اصول اقتصادی معتقد نباشد، اجرای آن را از سوی دولت نمی توان امید وار بود و اگر هم اجرا شود ، قطعا ناپخته و غیر ساختارمند و فقط از روی ادای تکلیف کارهایی در این زمینه صورت خواهد پذیرفت، که این حق مطلب اهمیت و حساسیت فراگیر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را ادا نخواهد کرد.
بلاخره پس از فراز و فرودها و کوتاهی دولت یازدهم در اجرای اقتصاد مقاومتی؛ این بار نیز مقام معظم رهبری مثل همیشه علم دار میدان شدند و در جلسه اخیر خود با اعضای خبرگان رهبری، آب پاکی به دست همه کسانی ریختند که در این زمینه کوتاهی و سعی در نادیده انگاشتن انتظارات به حق رهبری در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را دارند.
"حضرت آیتالله خامنهای در این جلسه به مسئلهی مهم اقتصاد کشور اشاره کردند و گفتند: سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک مجموعهی کامل و غیرقابل تجزیه است و اجرای آنها به برنامهی عملیاتی کامل نیاز دارد، بنابراین از رئیسجمهور محترم و دولت خواستهایم که برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک برنامهی جامع، عملیاتی و کاربردی تهیه شود و انتظار داریم که این اقدام انجام گیرد.
ایشان در خصوص اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی افزودند: اگر اقتصاد مقاومتی محقق شود دیگر هیچ اهمیتی ندارد که پولی که به ایران باز میگردد، ۵میلیارد دلار باشد، یا ۱۰۰میلیارد دلار؛ البته آن مقدار پولی که از دنیا طلبکار هستیم و تاکنون بهطور ظالمانه جلوی آن را گرفتهاند باید مورد استفاده قرار بگیرد، اما اقتصاد مقاومتی نباید متوقف به این مسائل شود
رهبر انقلاب، همچنین بر لزوم تشکیل یک ستاد عملیاتی فعال برای اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید کردند و گفتند: این ستاد باید در دولت تشکیل شود و با مشخص کردن وظایف هر یک از دستگاهها و پیگیری و زمانبندی فعالیتها، یک تحرک عظیم ایجاد کند
حضرت آیتالله خامنهای در تشریح اجزای منظومهی فکری اسلامی، نفی ظلم و استکبار و استبداد، عزت ملی و اسلامی و استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی را از اجزای این منظومه فکری برشمردند و درخصوص اهمیت استقلال و نقش آن در خودباوری و پیشرفت یک ملت، افزودند: استقلال بخشی از آزادی است، بنابراین کسانی که استقلال را نفی میکنند در واقع مخالف آزادی هستند."
با ظهور انقلاب اسلامی، شکل جدیدی ازحکومت در دنیا پدیدار شد که بنای سازگاری با قطب قدرت استکبار را نداشته و به مبارزه با استکبار پرداخت. ظهور چنین حکومتی آن هم در منطقه خاورمیانه که از لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی دارای اهمیت بسیار زیاد است، باعث شد که نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه با انقلاب برخیزد.
با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی، تهاجمات به عرصه های دیگر کشیده شد. یکی از این عرصه ها که خصوصاً در سال های اخیر با تهاجمات گسترده همراه بوده است، عرصه اقتصادی است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و نظریه پردازی و الگو سازی در عرصه های جدید اقتصادی است. هر کشوری که علم استکبار ستیزی را برپاکند، نیازمند چنین الگوهایی است. یکی ازاین مفاهیم اقتصاد مقاومتی است.
به همین منظور جهت عملیاتی کردن سیاست های اقتصاد مقاومتی نمی توانیم از مدلهای رایج اقتصاد لیبرال یا اقتصاد سرمایه داری بهره ببریم، البته ضمن استفاده و تطبیق این سیاست ها و سیاست های اقتصاد مدرن غربی؛ باید مدل اقتصاد مقاومتی مدرن بر اساس الزامات اقتصاد مقاومتی و توجه ویژه به منظومه کامل اقتصادی مورد نظر رهبری مورد توجه محققین و پژوهشکده های اقتصاد مقاومتی که به همین منظور بایستی تشکیل شوند، قرار گیرد و در برنامه زمان بندی شده این مدل اقتصادی با پیوست رویکردی منظومه کامل اقتصادی، تدوین و به تصویب برسد.
لازم به یاد آوری می باشد که منظومه کامل اقتصادی مورد نظر رهبر معظم انقلاب عبارت است از استراتژی فکری که مسائلی همچون: نفی ظلم و استکبار واستبداد، عزت ملی و اسلامی و استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی در آن لحاظ شده باشد.
تا تدوین نهایی تعریف مدل ملی اسلامی اقتصاد مقاومتی توسط پژوهشگران مربوطه؛ می توان از مدل های شبیه و یا نزدیک به آن استفاده کرد که می توان به مدل های اقتصادی موازی، اقتصاد ترمیمی، اقتصاد دفاعی و اقتصاد الگو که در مقاله ای توسط دکتر تاج آبادی هم توجه شده بود، اشاره نمود.
اقتصاد موازی
تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابهی «اقتصاد موازی» است، یعنی همانطور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیتهی امداد، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز بایستی برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازیهای مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد که چه بسا ماهیتاً از عهدهی نهادهای رسمی اقتصادی برنمیآید. پس باید نهادهایی موازی برای این کارویژه ایجاد کند؛ یعنی ما در کشورمان به «اقتصاد پریم» نیاز داریم.
این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهرهمندیم. البته این الگو در مدلهای حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقاً در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود دارد و این کشورها از نظامهای چندلایهی سیاستگزاری و ادارهی امور عمومی برخوردارند.
به عنوان مثال میتوانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، خیریه و بنگاههای خصوصی در عرصهی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصهی دفاعی و امنیتی کشورهای توسعهیافتهی غربی نام ببریم. البته مهمترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصهی اجرا با سؤالات نوینی روبهرو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از «بانک مرکزی موازی» در یک کشور و سامانبخشی به عرصهی پولی- مالی کشور در دو لایهی دولتی و عمومی وجود ندارد. اما باز هم منطقاً نمیتوان این الگو را در زمرهی مدلهای ادارهنشدنی و غیرمعقول به حساب آورد.
اقتصاد ترمیمی
تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی «مقاومسازی»، «آسیبزدایی»، «خللگیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاستهای نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند.
مثلاً در این تعریف، ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی میخواهیم که کانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکردی جهادی ارائه دهند. در مقام تمثیل میتوان گفت: این کار شبیه همان کاری است که «پتروس فداکار» با فروبردن انگشت خود در تَرَک دیوارهی سد انجام داد؛ یعنی باید ترکهای ساختاری دیوار نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم. این مسأله یعنی ترمیم و مقاومسازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست. کشورهای توسعهیافته نیز در برهههایی از تاریخ اقتصادی خود، مجبور به مقاومسازی ساختارهای اقتصادی شدند. مثلاً غرب پس از دو شوک نفتی 1979 و 1983 میلادی، اقدام به جایگزینی سوختهای فسیلی با سایر سوختهای نوین کرد؛ بهطوری که امروزه با قیمتهای بالای یکصد دلار نیز دچار شوک نفتی نمیشود. با این توضیحات ما امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژهی ملی و ارزشی هستیم.
اقتصاد دفاعی
تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمهشناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم که ابزارها و شیوههای هجمهی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاهمدت سلبی و اقدامی صرفاً پدافندی نیست؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاهمدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلندمدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی «اقتصاد ایدهآلی» هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهامبخش و کارآمد بوده و زمینهساز تشکیل «تمدن بزرگ اسلامی» باشد. بدین معنا اساساً در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یکی از مؤلفههای مهم الگو میباید متضمن مقاومت و تحقق آن باشد. در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و ریسکپذیری و نوآوری میشود.
البته همهی این چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی به نوعی با هم رابطهی «عموم و خصوص مِنوجه» دارند، منتها برخی کوتاهمدت و برخی بلندمدت هستند و البته ترکیبی از استراتژیهای مطلوب را نیز برایمان به تصویر میکشند.
حسن نجاری-کارشناس ارشد امور اقتصادی و دارایی
انتهای پیام/ج